خَاشِعَةً اَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۗوَقَدْ كَانُوْا يُدْعَوْنَ اِلَى السُّجُوْدِ وَهُمْ سَالِمُوْنَ ( القلم: ٤٣ )
khāshiʿatan
خَٰشِعَةً
Humbled
خشک و بی حرکت، افسرده
abṣāruhum
أَبْصَٰرُهُمْ
their eyes
چشم هایشان
tarhaquhum
تَرْهَقُهُمْ
will cover them
فرا می گیرد آنها
dhillatun
ذِلَّةٌۖ
humiliation
خواری
waqad
وَقَدْ
And indeed
در حالي كه
kānū
كَانُوا۟
they were
فرا خوانده می شدند
yud'ʿawna
يُدْعَوْنَ
called
فرا خوانده می شدند
ilā
إِلَى
to
به
l-sujūdi
ٱلسُّجُودِ
prostrate
سجود
wahum
وَهُمْ
while they
و ايشان
sālimūna
سَٰلِمُونَ
(were) sound
تندرستان
Khaashi'atan absaaruhum tarhaquhum zillatunw wa qad kaanoo yud'awna ilassujoodi wa hum saalimoon
حسین تاجی گله داری:
(در حالیکه) دیدگانشان (از ندامت و خجالت) فرو افتاده و ذلّت و خواری وجودشان را در بر گرفته است، و یقیناً که پیش از آن (در دنیا) در حالیکه سالم بودند به سجود فرا خوانده میشدند.
English Sahih:
Their eyes humbled, humiliation will cover them. And they used to be invited to prostration while they were sound. (Al-Qalam [68] : 43)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
درحالیکه چشمانشان به زیر میافتد، و خواری و پشیمانی آنها را میپوشاند، حال آنکه در دنیا که وضعیتی را که در این روز به آن گرفتار شدهاند نداشتند از آنها خواسته میشد در برابر الله سجده کنند.