المص ؛ الف ، لام ، ميم ، صاد
كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلاَ يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ؛ کتابي است که ، بر تو نازل شده ، در دل تو از آن ترديدي نباشد ، تا به آن بيم دهي و مؤمنان را پندي باشد.
اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ؛ از آنچه از جانب پروردگارتان برايتان نازل شده است پيروي کنيد و سواي او ، از خدايان ديگر متابعت مکنيد شما چه اندک پند مي پذيريد.
وَكَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَآئِلُونَ؛ چه بسا قريه هايي که مردمش را به هلاکت رسانيديم ، و عذاب ما شب هنگام يا، آنگاه که به خواب نيمروزي فرو رفته بودند ، به آنان در رسيد.
فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا إِلاَّ أَن قَالُواْ إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ؛ چون عذاب ما به آنان در رسيد سخنشان جز اين نبود که گفتند : ما ستمکاربوديم.
فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ؛ البته از مردمي که برايشان پيامبراني فرستاده شده و نيز از پيامبراني که فرستاده شده اند سؤال خواهيم کرد.
فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ؛ و از هر چه کرده اند با آگاهي تمام برايشان حکايت خواهيم کرد ، زيرا ما هرگز غايب نبوده ايم.
مکي و 206 آيه است.
(1 - 2) خداوند متعال در حالی که عظمت قرآن را برای پیامبرش محمد صلی الله علیه وسلم بیان میدارد، به او میفرماید: (﴿كِتَٰبٌ أُنزِلَ إِلَيۡكَ﴾) این قرآن، کتاب بزرگی است که به سوی تو فرستاده شده است و تمام آنچه را که بندگان بدان نیاز دارند، و همۀ مطالب الهی و اهداف شرعی را به طور استوار و مشروح در بر دارد. (﴿فَلَا يَكُن فِي صَدۡرِكَ حَرَجٞ مِّنۡهُ لِتُنذِرَ﴾) پس نباید از ناحیۀ آن در دل تو، هیچ تنگی و تردیدی باشد. بلکه باید بدانی که این کتاب از جانب خداوند با حکمت و ستوده نازل شده است، ﴿لَّا يَأۡتِيهِ ٱلۡبَٰطِلُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَلَا مِنۡ خَلۡفِهِۦۖ تَنزِيلٞ مِّنۡ حَكِيمٍ حَمِيدٖ﴾ باطل از هیچ سمت و سو در آن راه نمییابد، از سوی خداوند فرزانه و ستوده فرو فرستاده شده است. و این قرآن، راستترین سخن است. پس باید در مورد آن سینهای گشاده داشته باشی، و خاطرت جمع باشد، و باید اوامر و نواهی آن را آشکارا ابلاغ کنی، و از هیچ سرزنش کننده و مخالفی نترسی. (﴿لِتُنذِرَ بِهِۦ﴾) تا بهوسیلۀ آن مردم را بیم داده، و آنان را پند دهی و حجّت بر مخالفان اقامه شود. (﴿وَذِكۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ﴾) و تا برای مؤمنان پند باشد. همان طور که خداوند متعال فرموده است:﴿وَذَكِّرۡ فَإِنَّ ٱلذِّكۡرَىٰ تَنفَعُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾ و پند بده؛ زیرا پند دادن، مؤمنان را فایده میدهد. و مؤمنان بهوسیلۀ قرآن راه راست را یافته، و خوب و بدِ کارهای ظاهری و باطنی را شناخته، و راه را از چاه تشخیص داده، و با موانع راه آشنا میشوند.
(3) سپس خداوند متعال بندگانش را مورد خطاب قرار داد و توجه آنها را به این کتاب جلیل القدر جلب کرد و فرمود: (﴿ٱتَّبِعُواۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ﴾) از کتابی که برای شما نازل شده است، پیروی کنید. (﴿مِّن رَّبِّكُمۡ﴾) و این کتاب از جانب پروردگارتان است، و تربیت خویش را از طریق این کتاب در مورد شما کامل میگرداند. پس این کتاب را بر شما نازل نمود؛ و اگر از آن پیروی کنید، تربیت شما کامل میگردد، و نعمت بر شما کامل میشود، و شما به بهترین کارها و بهترین اخلاق و والاترین آن رهنمود میشوید. (﴿وَلَا تَتَّبِعُواۡ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ﴾) و از اولیا و معبودانی غیر از او پیروی نکنید؛ یعنی آنها را به دوستی نگیرید، و از هوی و هوسشان پیروی مکنید، و به خاطر آنان حق را ترک ننمایید. (﴿قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ﴾) بسیار کم پند میپذیرید؛ و اگر پند میگرفتید و صلاح کار را تشخیص میدادید، زیان و ضرر را بر نفع و سود، و دشمن را بر دوست ترجیح نمیدادید.
(4) سپس خداوند آنها را از عذابی برحذرداشت که دامن امتهایی را گرفت که پیامبران را تکذیب کردند. و آنان را برحذرداشت که نباید با آنها مشابهت داشته باشند. پس فرمود: (﴿وَكَم مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَا فَجَآءَهَا بَأۡسُنَا﴾) چه بسیار [اهالی] آبادیهایی را هلاک نمودهایم، پس عذاب سخت ما آنها را، (﴿بَيَٰتًا أَوۡ هُمۡ قَآئِلُونَ﴾) شبانگاه یا به هنگام ظهر فرا گرفت؛ یعنی زمانی آنان را از میان برداشتیم، که آنها غافل و بیخبر بودند و هلاک شدن به دل آنها خطور نمیکرد. پس وقتی که عذاب خدا پیش آنها آمد، آن را از خودشان دور نکردند؛ و خدایانشان که به آنان دل بسته بودند، چیزی را از آنها دور نکرده؛ ونتوانستند ستم و گناهانی را که مرتکب شده بودند، انکار کنند.
(5) (﴿فَمَا كَانَ دَعۡوَىٰهُمۡ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَآ إِلَّآ أَن قَالُوٓاۡ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ﴾) پس سخن آنها، وقتی که عذاب ما پیش آنها آمد، جز این نبود که گفتند: همانا ما ستمگر بودهایم. همچنان که خداوند متعال فرموده است:﴿وَكَمۡ قَصَمۡنَا مِن قَرۡيَةٖ كَانَتۡ ظَالِمَةٗ وَأَنشَأۡنَا بَعۡدَهَا قَوۡمًا ءَاخَرِينَ فَلَمَّآ أَحَسُّواۡ بَأۡسَنَآ إِذَا هُم مِّنۡهَا يَرۡكُضُونَ لَا تَرۡكُضُواۡ وَٱرۡجِعُوٓاۡ إِلَىٰ مَآ أُتۡرِفۡتُمۡ فِيهِ وَمَسَٰكِنِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُسَۡٔلُونَ قَالُواۡ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ فَمَا زَالَت تِّلۡكَ دَعۡوَىٰهُمۡ حَتَّىٰ جَعَلۡنَٰهُمۡ حَصِيدًا خَٰمِدِينَ﴾ و چه بسیار شهرها و آبادیها و ساکنانشان را که بر اثر کفر ورزیدن به آنچه پیامبران آورده بودند، و به سبب ستمی که در حق خود روا داشته بودند، هلاک و نابود ساختیم، و بعد از آنان قوم دیگری را بهوجود آوردیم. هنگامیکه آن ستمگران عذاب ما را دیدند، به سرعت از آبادیهایشان فرار کردند، در آن حال فرا خواندهشدند که فرار نکنید، و به سوی عیش و تنعمی برگردید که در آن قرار داشتید و به سوی خانههای مرتفع و محکم خود باز گردید، باشد که مورد پرسش قرار گیرید. گفتند:«ای وای بر ما»، واقعاً ما ستمکار بودیم. پیوسته این سخنشان بود تا اینکه آنان را درو شدۀ بیجان گرداندیم.
(6) (﴿فَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلَّذِينَ أُرۡسِلَ إِلَيۡهِمۡ﴾) پس حتماً از امتهایی که پیامبران به سوی آنان فرستاده شدند، خواهیم پرسید که پیامبرانشان را چه پاسخ دادند؟ ﴿وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ مَاذَآ أَجَبۡتُمُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ﴾ و روزی که [خداوند] آنان را صدا میزند و میفرماید: پیامبران را چه جواب دادید؟ (﴿وَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلۡمُرۡسَلِينَ﴾) و حتماً از پیامبران در مورد رساندن پیام پروردگارشان خواهیم پرسید، و از پاسخی که امتهایشان به آنان دادند میپرسیم.
(7) (﴿فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيۡهِم﴾) و همۀ کارهایی را که مردم کرده اند، آگاهانه برای آنان بیان میکنیم. (﴿بِعِلۡمٖ﴾) از روی آگاهی و علمی که خداوند متعال نسبت به اعمالشان دارد. (﴿وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ﴾) و ما در هیچ وقتی از اوقات غایب نبودهایم. همان طور که خداوند متعال فرموده است: (﴿أَحۡصَىٰهُ ٱللَّهُ وَنَسُوهُ﴾) خداوند آن را شمرده و خود آن را فراموش کردهاند. و خداوند متعال فرموده است:﴿وَلَقَدۡخَلَقۡنَا فَوۡقَكُمۡ سَبۡعَ طَرَآئِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ ٱلۡخَلۡقِ غَٰفِلِينَ﴾ و همانا بر بالای سر شما هفت آسمان را آفریدهایم و ما از خلق بیخبر نبودهایم.