كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ آگاه باشيد که اعمال بدکاران مکتوب در سجين است.
وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ تو چه مي داني که ، سجين چيست ?
كِتَابٌ مَّرْقُومٌ کتابي است نوشته
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ در آن روز واي بر تکذيب کنندگان :
الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ آنان که روز جزا را دروغ انگاشتند.
وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ و آن روز را جز متجاوزي گناهکار دروغ نينگارد
إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ چون آيات ما بر او خوانده شد ، گفت : افسانه هاي پيشينيان است.
كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ حقا ، که کارهايي که کرده بودند بر دلهاشان مسلطشده است.
كَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ حقا ، که در آن روز از پروردگارشان محجوب باشند.
ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصَالُو الْجَحِيمِ پس ايشان به جهنم در آيند.
ثُمَّ يُقَالُ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ و آنها را گويند : اين است آنچه دروغش مي شمرديد.
(7 - 9) خداوند متعال میفرماید: (﴿كَلَّآ إِنَّ كِتَٰبَ ٱلۡفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٖ﴾) به درستی که نامۀ اعمال بدکاران در سجین است. و این همۀ بدکاران را از نوع کافران و منافقان و فاسقان شامل میشود. و «سجّین» را چنین تفسیر کرد: (﴿وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا سِجِّينٞ كِتَٰبٞ مَّرۡقُومٞ﴾) کتابی است که اعمال پلید و زشت آنها در آن نوشته شده است. «سجّین» جای تنگ و دشواری است. «سجّین» ضد «علّیّین» است. «علیین» محلی است که نامۀ اعمال نیکوکاران در آن قرار دارد، همچنان که بیان خواهد شد. و گفته شده «سجین» زیرزمین هفتم قرارگاه بدکاران است.
(10 - 13) (﴿وَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ﴾) وای به حال تکذیبکنندگان ((ٱلَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوۡمِ ٱلدِّينِ﴾) آنهایی که روز جزا را تکذیب میکنند. سپس خداوند در آن روز مردم را در برابر اعمالشان پاداش و جزا میدهد. (﴿وَمَا يُكَذِّبُ بِهِۦٓ إِلَّا كُلُّ مُعۡتَدٍ أَثِيمٍ﴾) و جز کسی که بر محارم الهی تجاوز کرده و پا را از حلال فراتر گذاشته و بسیار گناهکار است، آن را تکذیب نمیکند. چنین کسی دشمنیاش او را وادار میکند تا تکذیب نماید، و تکبرش برای او ایجاب مینماید تا حق را نپذیرد. بنابراین فرمود: (﴿إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِ ءَايَٰتُنَا﴾) وقتی آیات ما -که بر حق و بر راست بودن آنچه پیامبران آوردهاند دلالت میکند- بر او خوانده شود، آن را تکذیب میکند و به مخالفت با آن برمیخیزد، (﴿قَالَ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ﴾) و میگوید: این افسانههای پیشینیان و حکایتهای امتهای گذشته است، و از جانب خدا نیست. تکذیبکنندگان این را از روی عناد و تکبر میگویند.
(14 - 17) اما کسی که انصاف داشته باشد و هدف و مقصود او تبعیت از حق روشن باشد، روز جزا را تکذیب نمیکند؛ چون خداوند چنان دلایل قطعی و روشنی برای اثبات روز قیامت ارائه داده است که آن را تبدیل به حق و یقین کرده است، و آنها همانطور که با چشم خود خورشید را میبینند، با چشم خود حقانیت آمدن روز جزا را میبینند. اما کسی که کردارش بر دلش زنگار بسته است و گناهانش او را پوشاندهاند، از حق بازداشته میشود و حق را نمیبیند. پس همانطور که دلِ چنین کسی از دیدن آیات الهی در حجاب است، در روز قیامت نیز از لقای پروردگارشان در حجاب خواهند بود. و این سزای تکذیب است. (﴿ثُمَّ إِنَّهُمۡ﴾) سپس آنان همراه با این عقوبت شدید (﴿لَصَالُواۡ ٱلۡجَحِيمِ﴾) به جهنم درخواهند آمد. سپس با توبیخ و سرزنش به آنها گفته میشود: (﴿هَٰذَا ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ﴾) این همان دوزخی است که آن را تکذیب میکردید. پس سه نوع عذاب را برای آنها بیان کرد که عبارتند از: عذاب دوزخ، عذاب سرزنش و توبیخ، و عذاب در حجاب ماندن از لقای پروردگار جهانیان. محجوب بودن آنها از دیدار پروردگار، به خاطر آن است که خداوند بر آنها خشمگین میباشد، و این برایشان از عذاب دوزخ بزرگتر است. مفهوم آیه دلالت میکند که مؤمنان پروردگارشان را در روز قیامت و در بهشت میبینند، و از نگاه کردن به خدا لذت میبرند، و این برایشان از همۀ شادیها لذتبخشتر است؛ و آنها از سخن گفتن خداوند با آنها شاد میگردند، و از نزدیک بودن به او خوشحال و مسرور میشوند. همانطور که خداوند در چندین آیه از قرآن این را بیان کرده، و به تواتر نیز از پیامبر صلی الله علیه وسلم نقل شده است. در این آیات، آدمی از ارتکاب گناهان برحذر داشته شده؛ چون گناهان به تدریج دل را زنگار زده میکنند تا اینکه نور دل از بین میرود و حقائق را وارونه میبیند، آنگاه باطل را حق، و حق را باطل میبیند، و این از بزرگترین سزاهای گناهان است.