فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ پس همراه با خدا معبود ديگري را به فرياد مخوان كه از عذاب شدگا خواهي بود.
وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ و خويشاوندان نزديك خود را بترسان.
وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ و بال مهرباني خود را براي مؤمناني كه از تو پيروي ميكنند، بگستران.
فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ پس اگر از تو سرپيچي كردند، بگو:«همانا من از آنچه ميكنيد بيزارم».
(213) خداوند پیامبرش را، از به فریاد خواندنِ معبودی به جز خدا، نهی میکند؛و به تبع وی، امتش نیز نهی شده است. و خداوند میفرماید: کمک خواستن و عبادتِ غیرِ الله، باعث عذاب و کیفر همیشگی میشود؛ زیرا چنین کاری شرک است:﴿ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُ﴾ هر کس برای خدا شریک قایل شود، خداوند بهشت را بر او حرام کرده، و جایگاهش آتش دوزخ است. و نهی کردن از چیزی، دستور دادن به ضد آن است. پس نهی از شرک، فرمان به انجامِ عبادتِ خالصانه برای خداوندی است که شریکی ندارد. پس فقط باید محبت او را داشت، و از او ترسید، و به او امید داشت، و برای او کرنش برد، و بازگشت همه بهسوی اوست.
(214) خداوند پیامبر را به چیزی دستور داد که باعث کمال او بود؛ پس او را فرمان داد تا به کامل کردنِ دیگران نیز بپردازد، و فرمود: (﴿وَأَنذِرۡ عَشِيرَتَكَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ﴾) و خویشاوندان نزدیک خود را بترسان! کسانی که از دیگر مردم به تو نزدیکترند، و بیش از دیگران مستحقِ احسان دینی و دنیوی تو هستند. و این، با آنچه که خداوند او را فرمان داد تا همۀ مردم را بیم دهد، تضادی ندارد. مانند اینکه انسان به صورت کلی به نیکوکاری فرمان داده شود، سپس به او گفته شود:«به خویشاوندان خود نیکی کن.» پس این سفارش مخصوص، بر تاکید و تشویق بیشتر دلالت مینماید. و پیامبر صلی الله علیه وسلم این دستور را اطاعت نمود، و همۀ تیرههای قریش را فراخواند. پس او به طور عموم و خصوص، همه را بانگ داد، و آنها را اندرز گفت، و موعظه کرد، و تا آنجا که توانایی داشت، به نصیحت و هدایت آنها پرداخت. پس بعضی هدایت یافتند، و برخی رویگردانی کردند.
(215) (﴿وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾) و با نرمخویی و با محبت و اخلاق خوب و نیکو رفتار کن، و بالِ مهربانی و فروتنی را برایشان بگستران. و پیامبر صلی الله علیه وسلم چنین کرد، همانطور که خداوند متعال فرموده است:﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواۡ مِنۡ حَوۡلِكَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِ﴾ پس به سبب رحمتی از جانب خدا، برایشان مهربان شدهای؛ و اگر تند خو و سنگدل بودی، آنان از اطراف تو پراکنده و متفرق میشدند. پس آنان را ببخش، و برایشان طلب آمرزش کن، و در کارها با آنان مشورت نما. و این اخلاق پیامبر صلی الله علیه وسلم بود که کاملترین اخلاق میباشد. و با برخورداری از این اخلاق، منافع بزرگی به دست میآید، و زیانهای زیادی از آدمی دور میشود. پس آیا کسی که به خدا و پیامبرش ایمان دارد، و ادعای پیروی از پیامبر را مینماید، شایسته است که سربار مسلمانان باشد، و اخلاقش تند و درشت، و سنگدل باشد، و سخنان زشت و نفرت انگیز بر زبان براند؟! و اگر معصیت و گناهی از مسلمانی سر بزند، یا نوعی بیادبی بکند، با وی قطع رابطه نماید، و از او متنفر شود، و هیچ نرمش و ادبی نداشته باشد؟! و از این طرز رفتار، مفاسد زیادی به وجود آمده، و منافع کثیری از بین رفته است که خدا میداند! با وجود این کسانی یافت میشوند که هرکس را که متصف به صفتهای پیامبر باشد، تحقیر میکنند؛ و بسا او را به نفاق و سازش متهم نموده، و خودشان را والا مقام جلوه داده، و از کارِ خود، راضی و دچار خودپسندی میشوند. آیا این، چیزی جز جهالت و نادانی آنان بهحساب میآید؟! چراکه شیطان، گناه را برای آنان آراسته، و فریبشان داده است. بنابراین خداوند به پیامبرش فرمود:
(216) (﴿فَإِنۡ عَصَوۡكَ﴾) پس اگر مؤمنان در یکی از کارها از فرمان تو سرپیچی کردند، از آنها بیزار مشو، و مهربانی و رفتار محبت آمیز را با آنها ترک مکن، بلکه از کارشان متنفر و بیزار باش، و آنها را موعظه کن و اندرزشان بده، و توانایی خودرا، در برگرداندن آنها از گناه، و توبه کردنشان مبذول دار. در اینجا با توجه به معنی آیۀ (﴿وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ﴾) شاید کسی گمان برد تا زمانی که آنها مؤمن هستند، از همۀ کارهایی که از آنان سر میزند، باید راضی بود، پس این توهم دفع گردید. والله أعلم.