36. يس آیه 32
وَاِنْ كُلٌّ لَّمَّا جَمِيْعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُوْنَ ࣖ ( يس: ٣٢ )
Wa in kullul lammaa jamee'ul-ladainaa muhdaroon
حسین تاجی گله داری:
و همۀ آنها (برای حساب) نزد ما جمع و احضار میشوند.
English Sahih:
And indeed, all of them will yet be brought present before Us. (Ya-Sin [36] : 32)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و تمام امتها بدون استثنا در روز قیامت پس از اینکه برانگیخته میشوند تا آنها را در قبال اعمالشان جزا دهیم نزد ما احضار خواهند شد.
2 Islamhouse
و [روز قیامت] هیچ کس نیست، مگر آنکه همگی [برای حسابرسی و جزادهی] نزد ما احضار میشوند.
3 Tafsir as-Saadi
وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ؛ داستان مردم آن قريه را برايشان بياور ، آنگاه که رسولان بدان جا آمدند.
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ؛ نخست دو تن را به نزدشان فرستاديم و تکذيبشان کردند ، پس با سومي نيروشان داديم و گفتند : ما را براي هدايت شما فرستاده اند.
قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمن مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ تَكْذِبُونَ؛ داستان مردم آن قريه را برايشان بياور ، آنگاه که رسولان بدان جا آمدند.
قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ؛ نخست دو تن را به نزدشان فرستاديم و تکذيبشان کردند ، پس با سومي نيروشان داديم و گفتند : ما را براي هدايت شما فرستاده اند.
وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ؛ گفتند : شما انسانهايي همانند ما هستيد و خداي رحمان هيچ چيز نفرستاده است و شما جز دروغ نمي گوييد.
قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ؛ گفتند : پروردگار ما مي داند که ما به سوي شما فرستاده شده ايم.
قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ؛ و بر عهده ما جز پيام رسانيدن آشکارا هيچ نيست.
وَجَاء مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ؛ گفتند : ما شما را به فال بد گرفته ايم اگر بس نکنيد سنگسارتان خواهيم ، کرد و شما را از ما شکنجه اي سخت خواهد رسيد.
اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ؛ گفتند : شومي شما ، با خود شماست آيا اگر اندرزتان دهند چنين مي گوييد ? نه ، مردمي گزافکار هستيد.
وَمَا لِي لاَ أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ مردي از دوردست شهر دوان دوان آمد و گفت : اي قوم من ، از اين رسولان پيروي کنيد.
أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدْنِ الرَّحْمَن بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلاَ يُنقِذُونِ؛ از کساني که از شما هيچ مزدي نمي طلبند ، و خود مردمي هدايت يافته اند، پيروي کنيد.
إِنِّي إِذًا لَّفِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ؛ چرا خدايي را که مرا آفريده و به نزد او بازگردانده مي شويد ، نپرستم
إِنِّي آمَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ؛ آيا سواي او خداياني را اختيار کنم ، که اگر خداي رحمان بخواهد به من زياني برساند ، شفاعتشان مرا هيچ سود نکند و مرا رهايي نبخشند ?
قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ؛ و در اين هنگام من در گمراهي آشکار باشم.
بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ؛ من به پروردگارتان ايمان آوردم سخن مرا بشنويد.
وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِنْ جُندٍ مِّنَ السَّمَاء وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ؛ گفته شد : به بهشت در آي گفت : اي کاش قوم من مي دانستند.
إِن كَانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ؛ که پروردگار من مرا بيامرزيد و در زمره گرامي شدگان در آورد.
يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون؛ و از آن پس بر سر قوم او هيچ لشکري از آسمان فرو نفرستاديم و ما، فروفرستنده نبوديم.
أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ؛ آيا نديده اند که چه مردمي را پيش از آنها هلاک کرده ايم که ديگر به نزدشان باز نمي گردند.
وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ؛ و کس نماند مگر آنکه نزد ما حاضرش آرند.
(13) برای کسانی که رسالت تو را تکذیب میکنند و دعوتت را نمیپذیرند مثالی بزن که از آن عبرت بگیرند، و برایشان ـ اگر موفق به کسب خیر شوند ـ موعظه و پندی باشد. و این مثال، ساکنان قریه میباشد، و آنچه برای آنها به سبب تکذیب پیامبران خدا پیش آمد و به کیفر و عذاب خدا گرفتار شدند. و اگر ذکر نام این آبادی مهم بود و فایدهای در بر داشت، خداوند آن را مشخّص میکرد؛ پس چنانچه در صدد مشخّص نمودن این آبادی باشیم، خود را به تکلّف انداخته و بدون آگاهی سخن گفتهایم. بنابراین هر گاه کسی در این زمینه سخن بگوید، حرف بیهوده زده است. و طریق درست آن است که به حقایق بپردازیم، و از آنچه فایدهای ندارد پرهیز کنیم. و به این صورت انسان تزکیه میشود، و علمش افزون میگردد. و فرد جاهل گمان میبرد که علم و دانش او، با ذکر اقوالی که دلیلی بر صحّت آن نیست، اضافه میگردد. اما اینها علم را اضافه نمیکند، و فایدهای جز تشویش ذهن و عادت کردن به امور مشکوک در بر ندارد. و شاهد و منظور در این مطلب آن است که خداوند این آبادی را مثالی برای مخاطبان بیان نموده است: (﴿إِذۡ جَآءَهَا ٱلۡمُرۡسَلُونَ﴾) آنگاه که فرستادگان خدا به سوی آنان آمدند، و آنها را به عبادت خدای یکتا و یگانهپرستی فرمان دادند، و از شرک و گناهان نهی کردند.
(14) (﴿إِذۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهِمُ ٱثۡنَيۡنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزۡنَا بِثَالِثٖ﴾) آنگاه که دو نفر از فرستادگان خود را به سوی آنها فرستادیم، پس آن دو را تکذیب کردند، سپس ما آنها را با فرد سومی تقویت نمودیم، و آنها سه پیامبر شدند؛ و این به خاطر آن بود که خداوند به اهالی آن شهر توجّه خاصّی داشت، و میخواست با پی در پی فرستادن پیامبرانش به سوی آنها، بر آنان اقامۀ حجت نماید. (﴿فَقَالُوٓاۡ﴾) پس فرستادگان به آنها گفتند: (﴿إِنَّآ إِلَيۡكُم مُّرۡسَلُونَ﴾) ما به سوی شما فرستاده شدهایم.
(15) آنها جوابی به آنان دادند که این پاسخ همواره میان کسانی که دعوت پیامبران را نپذیرفتهاند مشهور بوده است: (﴿قَالُواۡ مَآ أَنتُمۡ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا﴾) در پاسخ به پیامبران گفتند: شما جز انسانهایی همچون ما نیستید؛ پس چه چیزی شما را بر ما برتری داده و شما را ویژه گردانیده، و چنین منزلتی را به ما نداده است؟ پیامبران به امّتهایشان گفتند:﴿إِن نَّحۡنُ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَمُنُّ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ﴾ ما جز انسانهایی همانند شما نیستیم، ولی خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت میگذارد. (﴿وَمَآ أَنزَلَ ٱلرَّحۡمَٰنُ مِن شَيۡءٍ﴾) و خداوند مهربان چیزی فرو نفرستاده است؛ یعنی رسالت را به طور کلّی انکار کردند، سپس رسالت کسانی را نیز که آنها را مورد خطاب قرار میدادند تکذیب کردند، و گفتند: (﴿إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا تَكۡذِبُونَ﴾) شما جز دروغ نمیگوئید.
(16) پس این سه پیامبر گفتند: (﴿رَبُّنَا يَعۡلَمُ إِنَّآ إِلَيۡكُمۡ لَمُرۡسَلُونَ﴾) پروردگارمان میداند که ما به سوی شما فرستاده شدهایم؛ و اگر ما دروغگو باشیم، خداوند ما را رسوا میسازد و فوراً ما را به عذاب گرفتار خواهد کرد.
(17) (﴿وَمَا عَلَيۡنَآ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ﴾) آنچه وظیفۀ ماست، فقط رساندن آشکار است که با آن، امور مطلوب کاملاً واضح میگردد؛ و غیر از این، معجزاتی که پیشنهاد میشود یا اینکه عذاب زودتر آورده شود، در اختیار ما نیست. تنها وظیفۀ ما رساندن است، و ما آن را انجام دادهایم و برایتان بیان کردهایم. پس اگر شما هدایت شوید، این سعادت و توفیق شماست؛ و اگر گمراه گردید، ما اختیاری نداریم.
(18) اهالی آن شهر به پیامبرانشان گفتند: (﴿إِنَّا تَطَيَّرۡنَا بِكُمۡ﴾) از آمدن شما و ارتباط برقرار کردنتان با ما، چیزی جز شرّ و بدی ندیدیم. و این شگفتترین چیز است که کسی بزرگترین نعمتی را ـ که خداوند بر بندگان انعام میکند و نیاز بندگان به این نعمت از هر نیاز دیگری مقدمتر است ـ برای آنان بیاورد، به او بگویند: بدترین شرّ را آوردهای، و جز شرّ بر ما نیفزودهای، و او را به شگون و فال بد بگیرند. ولی توفیق نیافتن انسان، کاری میکند که دشمنش با او آن کار را نمیکند. سپس آن سه پیامبر را تهدید کردند و گفتند: (﴿لَئِن لَّمۡ تَنتَهُواۡ لَنَرۡجُمَنَّكُمۡ﴾) اگر دست برندارید، شما را به بدترین صورت خواهیم کشت؛ یعنی سنسگسارتان خواهیم کرد.(﴿وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾) و از سوی ما به شما عذابی دردناک خواهد رسید.
(19) پیامبرانشان به آنها گفتند: (﴿طَٰٓئِرُكُم مَّعَكُمۡ﴾) شومی خودتان، با خودتان همراه است؛ و آن شرک و شرّی بود که بر آن بودند. و این، سبب پیش آمدن عذاب و ناخوشی، و از بین رفتن نعمات و برکات است. (﴿أَئِن ذُكِّرۡتُم﴾) آیا به سبب اینکه ما شما را به چیزی پند میدهیم که صلاح شما در آن میباشد و موجب سعادتمندی شماست، به ما چنین میگویید؟ (﴿بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ مُّسۡرِفُونَ﴾) بلکه حقیقت آن است که شما گروهی متجاوزید، و سخن گزاف میگویید. پس دعوت کردن پیامبران، چیزی جز گریز و استکبار بر آنها نیفزود.
(20) (﴿وَجَآءَ مِنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِينَةِ رَجُلٞ يَسۡعَىٰ﴾) و از دورترین نقطۀ آن شهر، مردی شتابان آمد؛ چون به نصیحت کردن قومش علاقهمند بود. او وقتی آنچه را که پیامبران بدان دعوت میکردند شنید و به آن ایمان آورد، و از پاسخی که قومش در جواب پیامبران گفته بودند آگاهی یافت؛ به سوی قوم خود آمد و گفت: (﴿يَٰقَوۡمِ ٱتَّبِعُواۡ ٱلۡمُرۡسَلِينَ﴾) ای قوم من! از پیامبران پیروی کنید. پس آنها را به پیروی کردن از فرستادگان خدا فرمان داد، و در این باره آنها را نصیحت کرد، و بر صحّت رسالت پیامبران گواهی داد.
(21) سپس در تایید آنچه به آن شهادت داده و به آن فرا خوانده بود، گفت: (﴿ٱتَّبِعُواۡ مَن لَّا يَسَۡٔلُكُمۡ أَجۡرٗا﴾) از کسانی پیروی کنید که شما را نصیحت میکنند و فایدۀ آن به شما بر میگردد؛ و هدف آنها از نصیحت کردنتان، به چنگ آوردن اموالتان نیست، و مزد دعوت و نصیحت خود را از شما نمیخواهند. پس کسی که چنین است، باید از او پیروی کرد. ولی احتمالاً کسی بگوید: او دعوت میکند و مزدی هم نمیگیرد اما برحق نیست، پس این توهم را دفع کرد و گفت: (﴿وَهُم مُّهۡتَدُونَ﴾) و آنها راه یافتهاند؛ چون آنان تنها به چیزی فرامیخوانند که عقل به خوب بودن آن گواهی میدهد، و تنها از چیزی نهی میکنند که عقل به زشت و قبیح بودن آن گواهی میدهد.
(22 - 25) قومش نصیحت او را نپذیرفتند، و او را به خاطر پیروی از پیامبران و یگانه پرستی سرزنش کردند. پس او گفت: (﴿وَمَا لِيَ لَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ﴾) چه چیزی مرا از پرستش خدایی که سزاوار بندگی است باز میدارد، و چرا خدا را پرستش نکنم درحالی که او مرا آفریده و روزی داده است، و همۀ خلق به سوی او باز میگردند و آنها را طبق کارهایشان سزا و جزا خواهد داد؟ پس کسی که آفرینش و روزی دادن و حکم نمودن در میان بندگان در دنیا و آخرت به دست او میباشد، سزاوار است تا پرستش شود و تمجید و تعریف گردد، نه کسی که هیچ سود و زیانی در اختیار او نیست، و بخشیدن و محروم کردن و مرگ و زندگی در دست او نیست. بنابراین فرمود: (﴿ءَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةً إِن يُرِدۡنِ ٱلرَّحۡمَٰنُ بِضُرّٖ لَّا تُغۡنِ عَنِّي شَفَٰعَتُهُمۡ شَيۡٔٗا﴾) آیا غیر از الله معبودهایی را پرستش کنم که اگر خداوند مهربان بخواهد به من زیانی برساند، شفاعت و میانجیگری ایشان هیچ چیزی را از من دور نخواهد کرد؛ چون هیچ کس پیش خداوند جز با اجازۀ او نمیتواند شفاعت کند. پس شفاعت آنان، هیچ چیزی را از من دور نخواهد کرد. (﴿وَلَا يُنقِذُونِ﴾) و مرا از زیانی که خداوند بخواهد به من برساند، نجات نخواهد داد. (﴿إِنِّيٓ إِذٗا﴾) اگر چنین معبودانی را پرستش کنم، آنگاه من، (﴿لَّفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ إِنِّيٓ ءَامَنتُ بِرَبِّكُمۡ فَٱسۡمَعُونِ﴾) در گمراهی آشکاری خواهم بود. همانا من به پروردگار شما ایمان آوردهام، پس بشنوید. در این سخن، هم آنها را نصیحت کرده، و هم به رسالت پیامبران و راه یافتن آنها گواهی داده، و خبر داده است که فقط باید خداوند به تنهایی بندگی و پرستش شود. و دلایل این امر را بیان نموده، و این را ذکر کرده که عبادتِ غیر خداوند باطل است؛ و دلایل آن را نیز ذکر نموده و خبر داده که هرکس غیر از خداوند را پرستش کند، گمراه است. سپس ایمان خود را آشکارا بیان کرد، هر چند که به شدّت از آنها میترسید که او را بکشند. وقتی که این مطلب را بیان نمود، گفت من به پروردگارتان ایمان آوردهام؛ و قومش این سخن را شنیدند، او را کشتند.
(26 - 27) (﴿قِيلَ ٱدۡخُلِ ٱلۡجَنَّةَۖ قَالَ يَٰلَيۡتَ قَوۡمِي يَعۡلَمُونَ﴾) فوراً به او گفته شد: وارد بهشت شو. او با خبر دادن از رسیدن به آنچه که در برابر توحید و یگانه پرستی به آن رسیده بود، و با لحنی خیرخواهانه برای قومش بعد از مرگش ـ آنچنان که در دوران زندگی نیز خیرخواه آنها بود ـ گفت: ای کاش قوم من میدانستند. (﴿بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي﴾) که چگونه پروردگارم مرا بخشید، و انواع کیفرها را از من دور کرد! (﴿وَجَعَلَنِي مِنَ ٱلۡمُكۡرَمِينَ﴾) و مرا با بهرهمند نمودن از انواع پاداشها و شادیها، از زمرۀ گرامیان قرار داد؛ یعنی اگر آنها میدانستند، بر شرک خودشان باقی نمیماندند.
(28) خداوند در مورد سزا و کیفر قوم او فرمود: (﴿وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنۢ بَعۡدِهِۦ مِن جُندٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ﴾) ما نیازی نداشتیم که در کیفر دادن آنها تکلّف کنیم، و از آسمان برای نابودی آنان لشکری را بفرستیم. (﴿وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ﴾) و ما فرو نفرستادیم، چون به این کار نیازی نبود، و توانایی خداوند بسیار گسترده میباشد، و انسان بسیار ضعیف و ناتوان است؛ و اگر کمترین چیزی از عذاب خدا به انسانها برسد، برای نابودی آنان کفایت میکند.
(29) (﴿إِن كَانَتۡ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ﴾) کیفر و عذاب آنها جز یک صدا نبود که یکی از فرشتگان خدا سر داد، (﴿فَإِذَا هُمۡ خَٰمِدُونَ﴾) و ناگهان آنها در اثر این صدا همه خاموش شدند، و دلهایشان در درونشان پاره پاره گشت، و این صدا آنان را مضطرب ساخت و خاموش نمود؛ بهگونهای که نه صدایی داشتند و نه حرکتی. درحالی که پیشتر سرکشی و استکباری شدید از خود نشان میدادند، و با شریفترین انسانها روبهرو شدند و بر آنها طغیان کردند و با آنان مبارزه نمودند.
(30) خداوند با ترحّم بر حال بندگان میفرماید: (﴿يَٰحَسۡرَةً عَلَى ٱلۡعِبَادِۚ مَا يَأۡتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُواۡ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ﴾) انسانها چقدر بدبخت هستند و چقدر کینهتوز و چقدر جاهلاند که چنین حالتی دارند، و این گونه با پیامبران برخورد میکنند که سبب هر نوع بدبختی و هر عذاب و شکنجهای است!
(31 - 32) خداوند متعال میفرماید آیا اینها نیندیشیدهاند؛ و از کسانی که پیش از اینها بوده و پیامبران را تکذیب کردهاند، عبرت نگرفتهاند که خداوند آنها را هلاک کرد و کیفر خویش را بر آنها فرو آورد، و همۀ آنها نابود شدند و به دنیا باز نگشتند و هرگز به دنیا باز نخواهند گشت؟ و خداوند به همه آفرینشی تازه خواهد داد، و آنها را پس از مرگشان زنده خواهد کرد و پیش خداوند حاضر خواهند شد تا با حکم دادگرانۀ خویش میان آنها قضاوت و داوری نماید؛ خداوندی که به اندازۀ ذرّهای ستم نمیکند، ﴿وَإِن تَكُ حَسَنَةٗ يُضَٰعِفۡهَا وَيُؤۡتِ مِن لَّدُنۡهُ أَجۡرًا عَظِيمٗا﴾ و اگر نیکی باشد، خداوند آن را چند برابر مینماید و از جانب خویش پاداشی بزرگ میدهد.
4 Abdolmohammad Ayati
و كس نماند مگر آنكه نزد ما حاضرش آرند
5 Abolfazl Bahrampour
و قطعا همه آنان در پيشگاه ما احضار خواهند شد
6 Baha Oddin Khorramshahi
و همگیشان جز جمعی نیستند که نزد ما احضار کرده شوند
7 Hussain Ansarian
و همه آنان [بدون استثنا گردآوری خواهند شد و] در قیامت نزد ما احضار می شوند
8 Mahdi Elahi Ghomshei
و هیچ کس (از گذشته و آینده در عالم) نیست جز آنکه همه نزد ما حاضر آورده میشوند
9 Mohammad Kazem Moezzi
و هر آینه همگانند با هم به نزد ما احضارشدگان
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
و قطعاً همه آنان در پيشگاه ما احضار خواهند شد
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
و همواره همهی آنان در آن هنگام (و هنگامه) به پیشگاهمان احضار شدگانند
12 Mohsen Gharaati
و همهی آنان در قیامت نزد ما احضار مىشوند
13 Mostafa Khorramdel
همهی آنان (بدون استثناء در روز قیامت) نزد ما گرد میآیند و حاضر میگردند
14 Naser Makarem Shirazi
و همه آنان (روز قیامت) نزد ما احضار میشوند
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
و كس نيست مگر آنكه همگيشان با هم نزد ما حاضر شدگانند- در روز رستاخيز