قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ؛ بگو : اي اهل کتاب ، آيا ما را سرزنش مي کنيد ? جز اين است که ما به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه پيش از اين نازل شده است ايمان آورده ايم و شما بيشترين نافرمان هستيد ?
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَّعَنَهُ اللّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُوْلَـئِكَ شَرٌّ مَّكَاناً وَأَضَلُّ عَن سَوَاء السَّبِيلِ ؛ بگو : آيا شما را از کساني که در نزد خدا کيفري بدتر از اين دارند خبر، بدهم : کساني که خدايشان لعنت کرده و بر آنها خشم گرفته و بعضي را بوزينه و خوک گردانيده است و خود بت پرستيده اند ? اينان را بدترين جايگاه است و از راه راست گمگشته ترند.
وَإِذَا جَآؤُوكُمْ قَالُوَاْ آمَنَّا وَقَد دَّخَلُواْ بِالْكُفْرِ وَهُمْ قَدْ خَرَجُواْ بِهِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا كَانُواْ يَكْتُمُونَ؛ و چون نزد شما آمدند ، گفتند که ايمان آورديم ، و حال آنکه با کفر داخل شدند و با کفر خارج گشتند ، و خدا به آنچه پنهان مي دارند آگاه تر است.
وَتَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ؛ مي بيني بسياري از ايشان را که به گناه و تجاوز و حرامخوارگي مي شتابند چه بد کارهايي مي کردند.
لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ؛ از چه روي خدا پرستان و دانشمندان ، آنان را از گفتار بد و حرامخوارگي ، باز نمي دارند چه بد کارهايي مرتکب مي شدند.
(59) (﴿قُلۡ﴾) ای پیامبر! بگو (﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ﴾) [به طریق الزامآور به آنان بگو: ] ای اهلکتاب! دین اسلام، دین حق است و عیبجویی شما در آن، عیب گرفتن از چیزی است که شایستۀ ستایش و تمجید میباشد.(﴿هَلۡ تَنقِمُونَ مِنَّآ إِلَّآ أَنۡ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلُ وَأَنَّ أَكۡثَرَكُمۡ فَٰسِقُونَ﴾) آیا به نظر شما ما جز این عیبی داریم که به خدا و به کتابهای پیشین و پسینِ او، و به پیامبران گذشته و متأخرین ایمان آوردهایم؟ و آیا جز این، عیبی داریم که معتقدیم هرکس چنین ایمانی نداشته باشد، کافر و فاسق است؟! و آیا خرده گیری شما جز این، چیز دیگری است که ما به مسایلی که بر همۀ مکلفین واجب است، ایمان آوردهایم؟! و بدانید که بیشتر شما فاسق هستید؛ یعنی از اطاعت الهی بیرون رفته، و بر ارتکاب گناه جرأت کردهاید. پس ای فاسقان! برای شما بهتر است که سکوت کنید. اگر شما فاسق نبودید و عیب میگرفتید، زشتی کارتان کمتر از آن بود که فاسق باشید و از ما عیب بگیرید.
(60) و از آنجا که آنها از مسلمین عیبجویی میکردند، این امر مقتضی آن بود که آنان بر این باور باشند که مسلمین بر شر و بدی قرار دارند. پس خداوند متعال فرمود: (﴿قُلۡ﴾) آنان را از زشتی آنچه بر آن قرار دارند خبر بده، و بگو: (﴿هَلۡ أُنَبِّئُكُم بِشَرّٖ مِّن ذَٰلِكَ مَثُوبَةً عِندَ ٱللَّهِ﴾) آیا شما را خبر دهم که چه صفاتی ـ از نظر سزای خداوند ـ بدتر از آن چیزی است که ما را بدان متهم نمودهاید، حال آنکه آن صفات در شما موجود میباشد؟ آن صفات، (﴿مَن لَّعَنَهُ ٱللَّهُ﴾) [صفات] کسی است که خدا نفرینش نموده و او را از رحمت خویش دور کرده است، (﴿وَغَضِبَ عَلَيۡهِ﴾) و بر او خشم گرفته و در دنیا و آخرت او را سزاداده است، (﴿وَجَعَلَ مِنۡهُمُ ٱلۡقِرَدَةَ وَٱلۡخَنَازِيرَ وَعَبَدَ ٱلطَّٰغُوتَ﴾) و از آنان میمونها و خوک و طاغوتپرستانی ساخته است. شیطان و هرآنچه به جای خدا پرستش شود، طاغوت است. (﴿أُوۡلَٰٓئِكَ﴾) افراد مذکوری که این صفات زشت را دارند، (﴿شَرّٞ مَّكَانٗا﴾) نسبت به کسانی که رحمت خدا به آنان نزدیک است، و خداوند از آنان خشنود و راضی میباشد، و در دنیا و آخرت به آنان پاداش میدهد، جایگاه بدتری دارند؛ چون آنها دین را برای خدا خالص گرداندهاند. و این (﴿شَرّٞ مَّكَانٗا﴾) از باب «استعمال افعل التفضیل» در غیر جایگاه آن است. (﴿وَأَضَلُّ عَن سَوَآءِ ٱلسَّبِيلِ﴾) و از راستای راه دورترند.
(61) (﴿وَإِذَا جَآءُوكُمۡ قَالُوٓاۡ ءَامَنَّا﴾) و هرگاه پیش شما بیایند از روی نفاق و مکر میگویند: ایمان آوردهایم. (﴿وَقَد دَّخَلُواۡ بِٱلۡكُفۡرِ وَهُمۡ قَدۡ خَرَجُواۡ بِهِۦ﴾) حال آنکه آنان با کفر وارد شده و با آن بیرون میروند. پس ورود و خروج آنها با کفر است، و آنها ادعا میکنند که مؤمن هستند. آیا حالت کسی بدتر و زشتتر از حالت اینهاست؟! (﴿وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا كَانُواۡ يَكۡتُمُونَ﴾) و خداوند به آنچه پنهان میکنند، آگاهتر است، و آنان را طبق اعمال و کارهای خوب و بدشان مجازات مینماید.
(62) سپس خداوند به برشمردن عیبهای آنان ادامه داد تا از عیبجویی آنها از بندگان مؤمنش انتقام بگیرد، پس فرمود: (﴿وَتَرَىٰ كَثِيرٗا مِّنۡهُمۡ﴾) و بسیاری از یهودیان را میبینی که (﴿يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ﴾) در انجام گناه و تجاوز، از یکدیگر سبقت میگیرند و برای آن تلاش میکنند، و «حق خدا» و «حق مردم» را زیر پا میگذارند. (﴿وَأَكۡلِهِمُ ٱلسُّحۡتَ﴾) و در خوردن مال حرام از یکدیگر سبقت میگیرند. سپس خداوند فقط به این اکتفا نکرد که خبر دهد آنان این کارها را انجام میدهند، بلکه خبر داد که آنها در انجام این کارها از یکدیگر پیشی میگیرند. و این بر پلیدی و زشتی آنها دلالت مینماید، و اینکه آنان به گناه وستمگری خوی گرفتهاند. این در حالی است که آنها برای خود جایگاههای بلندی را ادعا میکنند. (﴿لَبِئۡسَ مَا كَانُواۡ يَعۡمَلُونَ﴾) و چه زشت است آنچه انجام میدهند! و این نهایت مذمّت و نکوهش و عیبجویی از آنهاست.
(63) (﴿لَوۡلَا يَنۡهَىٰهُمُ ٱلرَّبَّٰنِيُّونَ وَٱلۡأَحۡبَارُ عَن قَوۡلِهِمُ ٱلۡإِثۡمَ وَأَكۡلِهِمُ ٱلسُّحۡتَ﴾) چرا علمایی که برای فایده رساندن به مردم گماشته شدهاند، و خداوند با ارزانیداشتن دانش و فرزانگی به آنان، بر آنها منت نهاده است، ایشان را از گناهانشان باز نمیدارند تا جهالتشان دور گردد، و حجت خدا بر آنان اقامه شود؟ زیرا بر علما لازم است که مردم را امر و نهی کنند، و اموراتِ شرعی را بیان دارند، و آنان را بر انجام کارهای خوب تشویق نمایند، و از کارهای بد برحذر دارند. (﴿لَبِئۡسَ مَا كَانُواۡ يَعۡمَلُونَ﴾) چه کار زشتی میکنند!