Skip to main content

وَلَقَدْ رَاوَدُوْهُ عَنْ ضَيْفِهٖ فَطَمَسْنَآ اَعْيُنَهُمْ فَذُوْقُوْا عَذَابِيْ وَنُذُرِ   ( القمر: ٣٧ )

walaqad
وَلَقَدْ
And certainly
و بي‌ترديد
rāwadūhu
رَٰوَدُوهُ
they demanded from him
با کشاکش خواستند
ʿan
عَن
they demanded from him
از
ḍayfihi
ضَيْفِهِۦ
his guests
مهمان او
faṭamasnā
فَطَمَسْنَآ
so We blinded
پس محو و نابود کردیم
aʿyunahum
أَعْيُنَهُمْ
their eyes
چشم هایشان
fadhūqū
فَذُوقُوا۟
"So taste
پس بچشيد
ʿadhābī
عَذَابِى
My punishment
عذاب من
wanudhuri
وَنُذُرِ
and My warnings"
و هشدارهای من

Wa laqad raawadoohu 'andaifee fatamasnaaa a'yunahum fazooqoo 'azaabee wa nuzur

حسین تاجی گله داری:

و به راستی آن‌ها از او (= لوط) خواستند که مهمانش را (برای کار زشت) در اختیار‌شان بگذارد، پس ما دیدگان‌شان را کور کردیم، (و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا و (طعم) هشدار‌های مرا بچشید».

English Sahih:

And they had demanded from him his guests, but We obliterated their eyes, [saying], "Taste My punishment and warning." (Al-Qamar [54] : 37)

1 Mokhtasar Farsi (Persian)

و به تحقیق که قوم لوط به قصد انجام فاحشه از او خواستند که آنها را با مهمانانش تنها بگزارد، پس چشمان‌شان را پوشاندیم که آنها را ندیدند، و به آنها گفتیم: عذاب من، و نتیجۀ انذارم به شما را بچشید.