[Allah] said, "Indeed, you are of those reprieved." (Al-A'raf [7] : 15)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
الله خطاب به او فرمود: - ای ابلیس- تو از مهلتیافتگان هستی، همان کسانی که در روز دمیدن اول در صور، آنگاه که تمام مخلوقات میمیرند، و تنها آفریدگارشان باقی میماند، مرگ را بر آنها مُقَدُّر ساختم.
2 Islamhouse
[الله] فرمود: «قطعاً تو از مهلتیافتگانی».
3 Tafsir as-Saadi
وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ؛ و شما را بيافريديم ، و صورت بخشيديم ، آنگاه به فرشتگان گفتيم : آدم را سجده کنيد همه ، جز ابليس ، سجده کردند و ابليس در شمار سجده کنندگان نبود. قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ؛ خدا گفت : وقتي تو را به سجده فرمان دادم ، چه چيز تو را از آن بازداشت ، ? گفت : من از او بهترم ، مرا از آتش آفريده اي و او را از گل. قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ؛ گفت : از اين مقام فرو شو تو را چه رسد که در آن گردنکشي کني ? بيرون رو که تو از خوار شدگاني. قَالَ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ گفت : مرا تا روز قيامت که زنده مي شوند مهلت ده. قَالَ إِنَّكَ مِنَ المُنظَرِينَ؛ گفت : تو از مهلت يافتگاني. (11) خداوند متعال انسانها را مخاطب قرار داده و میفرماید: (﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَٰكُمۡ﴾) و همانا اصل و مادهای را که شما از آن پدید آمدید، آفریدیم. و آن آدم ـ علیه السلام ـ است، (﴿ثُمَّ صَوَّرۡنَٰكُمۡ﴾) سپس به صورتگری آدم پرداختیم و او را به بهترین وجه خلق کردیم. و خداوند آنچه را که مکمل صورت باطنی آدم بود، به وی آموخت، وآن عبارت از نام اشیا بود. سپس فرشتگان بزرگوار را دستور داد تا به منظور اکرام و احترام آدم، و برای اظهار فضیلت او، در مقابل وی سجده کنند. فرشتگان از دستور پروردگارشان فرمان برده و اطاعت نمودند، (﴿فَسَجَدُوٓاۡ﴾) پس همه سجده کردند، (﴿إِلَّآ إِبۡلِيسَ﴾) جز ابلیس که به خاطر اینکه خود را از او بزرگتر میدید و به خاطر خود پسندی، از سجده بردن امتناع ورزید. (12) پس خداوند او را بر این کار سرزنش نمود و فرمود: (﴿قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسۡجُدَ﴾) چه چیز تو را باز داشت از اینکه سجده کنی برای کسی که من با دو دست خود آفریدهام؟! یعنی او را شرافت دادم، و با این فضیلت، او را برتری بخشیدم بهگونهای که کسی دیگر این فضیلت را ندارد. وتو از فرمانم سرپیچی نموده، و در مورد دستورم سهل انگاری کردی! (﴿قَالَ﴾) شیطان در حالی که با پروردگارش معارضه میکرد، گفت: (﴿أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ﴾) من از او بهتر هستم. سپس برای اثبات این ادعای باطل، دلیل آورد و گفت: (﴿خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ﴾) مرا از آتش آفریدهای و او را از خاک، و این اقتضا میکند که آنکه از آتش آفریده شده ازآنچه از خاک آفریده شده است، بهتر باشد؛ چون آتش بر بالای خاک قرار میگیرد. و این قیاس از چند جهت فاسد و باطل است: 1- این قیاس در مقابل دستور خدا -به سجده کردن- انجام شد؛ و قیاس وقتی که با نص معارض و مخالف باشد، قیاس باطلی است. چون منظور از قیاس این است حکمی که در مورد آن نصّی نیامده است، با اموری که در مورد آن نصّ وارد شده است، نزدیک شود و تابع آن قرار گیرد. اما قیاسی که با نصّ مخالفت کند، و معتبر دانسته شدن آن، منجر به لغو شدن نصی گردد، چنین قیاسی از زشتترین قیاسهاست. 2- شیطان گفت: (﴿أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ﴾) من از او بهتر هستم. وهمین گفته، برای نقص و کمبودِ ابلیس پلید کافی است؛ چون او، نقص و کمبود خود را، با خود پسندی و تکبر و سخن گفتن در مورد خدا ـ آن هم بدون علم و آگاهی ـ اثبات نمود. و چه کمبودی بزرگتر از این وجود دارد؟! 3- شیطان، در برتر قرار دادن آتش بر خاک، دروغ گفت؛ زیرا در مادۀ خاک، فروتنی و سکون و متانت وجود دارد، و برکتهای زمین از قبیل: درختان و انواع گیاهان گوناگون از خاک میرویند، اما آتش صفت سبکی و شتابزدگی و سوزندگی دارد. بنابراین وقتی که ابلیس از فرمان خدا سرپیچی کرد، از مقام والای خود به پایین ترین جایگاه سقوط نمود (13) و خداوند به او فرمود: (﴿فَٱهۡبِطۡ مِنۡهَا﴾) از بهشت فرو شو، (﴿فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا﴾) تو حق نداری در آن تکبر کنی، چون بهشت سرای پاکان است و شایستۀ پلیدترین و بدترین خلق خدا نیست. (﴿فَٱخۡرُجۡ إِنَّكَ مِنَ ٱلصَّٰغِرِينَ﴾) پس بیرون برو، تو از ذلیلشدگان و خوارشدگان هستی. و این، کیفر تکبر و خودپسندی او بود. (14 - 15) بنابراین هنگامی که ابلیس، دشمنی با خدا و با آدم و فرزندانشان را اعلام کرد، از خداوند خواست که او را تا روز رستاخیز مهلت بدهد تا بتواند فرزندان آدم را هرچه بیشتر گمراه سازد. از آنجا که حکمت الهی اقتضا میکند بندگان را مورد آزمایش قرار دهد، و راستگو از دروغگو، و کسی که از خدا اطاعت میکند از کسی که از دشمن خدا تبعیت مینماید، مشخص گردد، خواستۀ او را پذیرفت و فرمود: (﴿ إِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ﴾) تو از مهلت یافتگانی.
4 Abdolmohammad Ayati
گفت: تو از مهلتيافتگانى
5 Abolfazl Bahrampour
گفت: همانا تو از مهلت يافتگانى
6 Baha Oddin Khorramshahi
فرمود تو از مهلت یافتگانی
7 Hussain Ansarian
خدا فرمود: البته تو از مهلت یافتگانی
8 Mahdi Elahi Ghomshei
خدا فرمود: البته مهلت خواهی داشت
9 Mohammad Kazem Moezzi
گفت همانا توئی از مهلتدادگان
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
فرمود: «تو از مهلتيافتگانى.»
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
فرمود: «همانا تو از مهلتیافتگانی.»
12 Mohsen Gharaati
فرمود: «تو از مهلت دادهشدگانى!»
13 Mostafa Khorramdel
(خداوند) گفت: شما از زمرهی مهلت یافتگانی (و مدّتهای مدید در زمین ماندگار میمانی)