Skip to main content

اَوْ يُصْبِحَ مَاۤؤُهَا غَوْرًا فَلَنْ تَسْتَطِيْعَ لَهٗ طَلَبًا   ( الكهف: ٤١ )

أَوْ
يا
يُصْبِحَ
بشود
مَآؤُهَا
آب آن
غَوْرًا
فرورفتہ
فَلَن
پس هرگز نخواهی توانست
تَسْتَطِيعَ
پس هرگز نخواهی توانست
لَهُۥ
براي او
طَلَبًا
به دست آوردن

Aw yusbiha maaa'uhaaa ghawran falan tastatee'a lahoo talabaa

یا آب آن در عمق زمین فرو رفته تا هرگز نتوانی آن را به دست آوری».

توضیح

وَاُحِيْطَ بِثَمَرِهٖ فَاَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلٰى مَآ اَنْفَقَ فِيْهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلٰى عُرُوْشِهَا وَيَقُوْلُ يٰلَيْتَنِيْ لَمْ اُشْرِكْ بِرَبِّيْٓ اَحَدًا  ( الكهف: ٤٢ )

وَأُحِيطَ
و فرا گرفت
بِثَمَرِهِۦ
میوه هایش را
فَأَصْبَحَ
پس شد
يُقَلِّبُ
می گرداند، بر هم میزد
كَفَّيْهِ
دو کف دست
عَلَىٰ
بر
مَآ
آن چه
أَنفَقَ
خرج کرد
فِيهَا
در آن جا
وَهِىَ
و آن
خَاوِيَةٌ
ویران، فروافتاده
عَلَىٰ
بر
عُرُوشِهَا
دار بست های آن
وَيَقُولُ
و می گوید
يَٰلَيْتَنِى
كاش من
لَمْ
شریک نکرده بودم
أُشْرِكْ
شریک نکرده بودم
بِرَبِّىٓ
برای پروردگارم
أَحَدًا
یکی

Wa uheeta bisamarihee faasbaha yuqallibu kaffaihi 'alaa maaa anfaqa feehaa wa hiya khaawiyatun 'alaa 'urooshihaa wa yaqoolu yaalaitanee lam ushrik bi Rabbeee ahadaa

(سر انجام عذاب الهی فرا رسید) و تمام میوه‌هایش را در بر گرفت و نابود شد. و او بخاطر هزینه‌هایی که صرف آن کرده بود؛ پیوسته دست‌هایش را به هم می‌مالید - در حالی‌که داربست‌های آن فرو ریخته بود- و می‌گفت: «ای کاش کسی را شریک پروردگارم قرار نداده بودم!»

توضیح

وَلَمْ تَكُنْ لَّهٗ فِئَةٌ يَّنْصُرُوْنَهٗ مِنْ دُوْنِ اللّٰهِ وَمَا كَانَ مُنْتَصِرًاۗ   ( الكهف: ٤٣ )

وَلَمْ
و نبود
تَكُن
و نبود
لَّهُۥ
براي او
فِئَةٌ
گروهي
يَنصُرُونَهُۥ
یاری کنند او را
مِن
غیر از خداوند
دُونِ
غیر از خداوند
ٱللَّهِ
غیر از خداوند
وَمَا
و نبود
كَانَ
و نبود
مُنتَصِرًا
انتقام گیرنده، باز دارنده

Wa lam takul lahoo fi'atuny yansuroonahoo min doonil laahi wa maa kaana muntasiraa

و او را گروهی نبود که در برابر الله یاریش کنند، و نتوانست که خود را یاری کند.

توضیح

هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلّٰهِ الْحَقِّۗ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَّخَيْرٌ عُقْبًا ࣖ  ( الكهف: ٤٤ )

هُنَالِكَ
آن جا
ٱلْوَلَٰيَةُ
مددرسانی
لِلَّهِ
برای خدای
ٱلْحَقِّۚ
حق
هُوَ
او
خَيْرٌ
بهتر
ثَوَابًا
پاداش
وَخَيْرٌ
و نیکوتر
عُقْبًا
فرجام،عاقبت ، سرانجام

Hunaalikal walaayatu lillaahil haqq; huwa khairun sawaabanw wa khairun 'uqbaa

در آنجا (ثابت گردید) که یاری و کمک از آن الله برحق است، اوست که بهترین پاداش و بهترین عاقبت را (برای مطیعان) دارد.

توضیح

وَاضْرِبْ لَهُمْ مَّثَلَ الْحَيٰوةِ الدُّنْيَا كَمَاۤءٍ اَنْزَلْنٰهُ مِنَ السَّمَاۤءِ فَاخْتَلَطَ بِهٖ نَبَاتُ الْاَرْضِ فَاَصْبَحَ هَشِيْمًا تَذْرُوْهُ الرِّيٰحُ ۗوَكَانَ اللّٰهُ عَلٰى كُلِّ شَيْءٍ مُّقْتَدِرًا  ( الكهف: ٤٥ )

وَٱضْرِبْ
و بزن
لَهُم
برای آنان
مَّثَلَ
مثال
ٱلْحَيَوٰةِ
زندگي
ٱلدُّنْيَا
دنيا
كَمَآءٍ
مانند آبی که
أَنزَلْنَٰهُ
نازل کردیم آن را
مِنَ
از
ٱلسَّمَآءِ
آسمان
فَٱخْتَلَطَ
پس بیامیخت
بِهِۦ
با آن
نَبَاتُ
گیاه
ٱلْأَرْضِ
زمين
فَأَصْبَحَ
پس شد
هَشِيمًا
گیاه خشک پلاسیده
تَذْرُوهُ
پخش و پراکنده می کند آن را
ٱلرِّيَٰحُۗ
بادها
وَكَانَ
و بود
ٱللَّهُ
خداوند
عَلَىٰ
بر
كُلِّ
هر
شَىْءٍ
چيزي
مُّقْتَدِرًا
توانا

Wadrib lahum masalal hayaatid dunyaa kamaaa'in anzalnaahu minas samaaa'i fakhtalata bihee nabaatul ardi fa asbaha hasheeman tazroo hur riyaah; wa kaanal laahu 'alaa kulli shai'im muqtadiraa

(ای پیامبر!) برای آنان مثل زندگی دنیا را بزن که مانند آبی است که آن را از آسمان فرو فرستادیم، سپس گیاهان زمین با آن درهم آمیخت سپس خشک گردید، و باد‌ها آن را به هر سو پراکنده‌اش کردند. و الله بر همه چیز تواناست.

توضیح

اَلْمَالُ وَالْبَنُوْنَ زِيْنَةُ الْحَيٰوةِ الدُّنْيَاۚ وَالْبٰقِيٰتُ الصّٰلِحٰتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَّخَيْرٌ اَمَلًا  ( الكهف: ٤٦ )

ٱلْمَالُ
مال
وَٱلْبَنُونَ
و فرزندان
زِينَةُ
زینت
ٱلْحَيَوٰةِ
زندگي
ٱلدُّنْيَاۖ
دنيا
وَٱلْبَٰقِيَٰتُ
و نیکی های ماندگار
ٱلصَّٰلِحَٰتُ
و نیکی های ماندگار
خَيْرٌ
بهتر
عِندَ
نزد
رَبِّكَ
پروردگار تو
ثَوَابًا
پاداش
وَخَيْرٌ
و نیکوتر
أَمَلًا
امید و آرزو

Almaalu walbanoona zeenatul hayaatid dunya wal baaqiyaatus saalihaatu khairun 'inda Rabbika sawaabanw wa khairun amalaa

مال و فرزندان زینت زندگی دنیاست، و کارهای ماندگارِ شایسته، نزد پروردگارت بهترین ثواب دارد، و بهترین امید است.

توضیح

وَيَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْاَرْضَ بَارِزَةًۙ وَّحَشَرْنٰهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ اَحَدًاۚ   ( الكهف: ٤٧ )

وَيَوْمَ
و روز
نُسَيِّرُ
حرکت می دهیم
ٱلْجِبَالَ
کوهها
وَتَرَى
و می بینی
ٱلْأَرْضَ
زمين
بَارِزَةً
پیدا و نمایان
وَحَشَرْنَٰهُمْ
و گرد آوردیم آنها را
فَلَمْ
پس ترک نکردیم، رها نکردیم
نُغَادِرْ
پس ترک نکردیم، رها نکردیم
مِنْهُمْ
از آن‌ها
أَحَدًا
کسی

Wa yawma nusaiyirul jibaala wa taral arda baariza tanw wa hasharnaahum falam nughaadir minhum ahadaa

و (بیاد بیاور) روزی را که کوه‌ها را به حرکت در آوریم، و زمین را آشکار (و صاف) می‌بینی، همگان را گِرد می‌آوریم، و احدی از آنان را فرو نمی‌گذاریم.

توضیح

وَعُرِضُوْا عَلٰى رَبِّكَ صَفًّاۗ لَقَدْ جِئْتُمُوْنَا كَمَا خَلَقْنٰكُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍۢ ۖبَلْ زَعَمْتُمْ اَلَّنْ نَّجْعَلَ لَكُمْ مَّوْعِدًا  ( الكهف: ٤٨ )

وَعُرِضُوا۟
و عرضه شدند
عَلَىٰ
بر
رَبِّكَ
پروردگار تو
صَفًّا
به صف
لَّقَدْ
بي‌ترديد
جِئْتُمُونَا
آمدید نزد ما
كَمَا
همان گونه كه
خَلَقْنَٰكُمْ
آفریدیم شما را
أَوَّلَ
اولين
مَرَّةٍۭۚ
بار
بَلْ
بلكه
زَعَمْتُمْ
پنداشتید
أَلَّن
که هرگز قرار نخواهیم داد
نَّجْعَلَ
که هرگز قرار نخواهیم داد
لَكُم
براي شما
مَّوْعِدًا
وعده، موعد

Wa 'uridoo 'alaa Rabbika saffaa, laqad ji'tumoonaa kamaa khalaqnaakum awala marrah; bal za'amtum allannaj'ala lakum maw'idaa

و ایشان به صف بر پروردگارت عرضه می‌شوند (و به آن‌ها می‌فرماید:) «همگی نزد ما آمدید، همان گونه که نخستین بار شمار را آفریدیم، بلکه شما گمان می‌کردید، ما هرگز موعدی برای شما قرار نخواهیم داد».

توضیح

وَوُضِعَ الْكِتٰبُ فَتَرَى الْمُجْرِمِيْنَ مُشْفِقِيْنَ مِمَّا فِيْهِ وَيَقُوْلُوْنَ يٰوَيْلَتَنَا مَالِ هٰذَا الْكِتٰبِ لَا يُغَادِرُ صَغِيْرَةً وَّلَا كَبِيْرَةً اِلَّآ اَحْصٰىهَاۚ وَوَجَدُوْا مَا عَمِلُوْا حَاضِرًاۗ وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ اَحَدًا ࣖ   ( الكهف: ٤٩ )

وَوُضِعَ
و گذاشته شد
ٱلْكِتَٰبُ
كتاب
فَتَرَى
پس می بینی
ٱلْمُجْرِمِينَ
گناه کاران
مُشْفِقِينَ
بیمناک
مِمَّا
از آن چه
فِيهِ
در آن
وَيَقُولُونَ
و مي‌گويند
يَٰوَيْلَتَنَا
ای وای بر ما
مَالِ
این چه کارنامه ای است
هَٰذَا
این چه کارنامه ای است
ٱلْكِتَٰبِ
این چه کارنامه ای است
لَا
وا نمی گذارد
يُغَادِرُ
وا نمی گذارد
صَغِيرَةً
کوچک
وَلَا
و نه
كَبِيرَةً
بزرگ
إِلَّآ
مگر
أَحْصَىٰهَاۚ
کاملاً حساب کرد آن را
وَوَجَدُوا۟
و یافتند
مَا
آن چه
عَمِلُوا۟
انجام دادند
حَاضِرًاۗ
آماده
وَلَا
و ستم نمی کند
يَظْلِمُ
و ستم نمی کند
رَبُّكَ
پروردگار تو
أَحَدًا
کسی

Wa wudi'al kitaabu fataral mujrimeena mushfiqeena mimmaa feehi wa yaqooloona yaa wailatanaa maa lihaazal kitaabi laa yughaadiru saghee ratanw wa laa kabeeratan illaaa ahsaahaa; wa wajadoo maa 'amiloo haadiraa; wa laa yazlimu Rabbuka ahadaa

و کتاب (نامۀ اعمال) در آنجا گذارده می‌شود، پس گنهکاران را می‌بینی که از آنچه در آن است ترسانند، و می‌گویند: «ای وای بر ما، این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته؛ مگر اینکه آن را به شمار آورده است؟!» و آنچه را انجام داده‌اند؛ حاضر یابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی‌کند.

توضیح

وَاِذْ قُلْنَا لِلْمَلٰۤىِٕكَةِ اسْجُدُوْا لِاٰدَمَ فَسَجَدُوْٓا اِلَّآ اِبْلِيْسَۗ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ اَمْرِ رَبِّهٖۗ اَفَتَتَّخِذُوْنَهٗ وَذُرِّيَّتَهٗٓ اَوْلِيَاۤءَ مِنْ دُوْنِيْ وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّۗ بِئْسَ لِلظّٰلِمِيْنَ بَدَلًا   ( الكهف: ٥٠ )

وَإِذْ
و هنگامي كه
قُلْنَا
گفتيم
لِلْمَلَٰٓئِكَةِ
به فرشتگان
ٱسْجُدُوا۟
سجده كنيد
لِءَادَمَ
به آدم
فَسَجَدُوٓا۟
پس سجده كردند
إِلَّآ
مگر
إِبْلِيسَ
ابليس
كَانَ
بود
مِنَ
از
ٱلْجِنِّ
جن
فَفَسَقَ
پس از اطاعت خدا خارج شد
عَنْ
از
أَمْرِ
فرمان
رَبِّهِۦٓۗ
پروردگارش
أَفَتَتَّخِذُونَهُۥ
آیا می گیرید او را
وَذُرِّيَّتَهُۥٓ
وذریه اش
أَوْلِيَآءَ
سرپرستان (و دوستان)
مِن
غیر از من
دُونِى
غیر از من
وَهُمْ
و ايشان
لَكُمْ
براي شما
عَدُوٌّۢۚ
دشمن
بِئْسَ
چه بد است
لِلظَّٰلِمِينَ
براي ستمگران
بَدَلًا
جایگزین، بدل، جانشین

Wa iz qulnaa lilma laaa'ikatis judoo li Aadama fasajadooo illaaa Ibleesa kaana minal jinni fafasaqa 'an amri Rabbih; afatattakhizoonahoo wa zurriyatahooo awliyaaa'a min doonee wa hum lakum 'aduww; bi'sa lizzaalimeena badalaa

و (ای پیامبر! برایشان بیان کن) زمانی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید» پس (همه) سجده کردند، بجز ابلیس - که از جن بود - و از فرمان پروردگارش سرپیچید، آیا او و فرزندانش به جای من دوستان خود می‌گیرید، در حالی‌که آن‌ها دشمن شما هستند؟! ستمکاران چه جایگزین بدی دارند.

توضیح