Skip to main content

فَضَرَبْنَا عَلٰٓى اٰذَانِهِمْ فِى الْكَهْفِ سِنِيْنَ عَدَدًاۙ   ( الكهف: ١١ )

فَضَرَبْنَا
پس زدیم ما
عَلَىٰٓ
بر
ءَاذَانِهِمْ
گوش‌هايشان
فِى
در
ٱلْكَهْفِ
غار
سِنِينَ
سالها
عَدَدًا
چند

Fadarabnaa 'alaaa aazaanihim fil Kahfi seneena 'adadaa

پس (ما پرده‌های خواب را) در غار بر گوش‌هایشان زدیم، و سال‌ها در خواب فرو رفتند.

توضیح

ثُمَّ بَعَثْنٰهُمْ لِنَعْلَمَ اَيُّ الْحِزْبَيْنِ اَحْصٰى لِمَا لَبِثُوْٓا اَمَدًا ࣖ  ( الكهف: ١٢ )

ثُمَّ
سپس
بَعَثْنَٰهُمْ
زنده نمودیم آنها را
لِنَعْلَمَ
براي اين كه بشناسيم
أَىُّ
کدام
ٱلْحِزْبَيْنِ
دو گروه
أَحْصَىٰ
حسابرسی کرد
لِمَا
براي آن چه
لَبِثُوٓا۟
درنگ کردند
أَمَدًا
مدت معین

Summa ba'asnaahum lina'lama ayyul hizbaini ahsaa limaa labisooo amadaa

سپس آنان را بر انگیختیم تا بدانیم کدام یک از آن دو گروه مدت ماندن خود را بهتر حساب کرده است.

توضیح

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَاَهُمْ بِالْحَقِّۗ اِنَّهُمْ فِتْيَةٌ اٰمَنُوْا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنٰهُمْ هُدًىۖ   ( الكهف: ١٣ )

نَّحْنُ
ما
نَقُصُّ
حکایت می کنیم
عَلَيْكَ
بر تو
نَبَأَهُم
خبر مهم آنها
بِٱلْحَقِّۚ
به درستی
إِنَّهُمْ
همانا آنان
فِتْيَةٌ
جوانانی
ءَامَنُوا۟
ايمان آوردند
بِرَبِّهِمْ
به پروردگارشان
وَزِدْنَٰهُمْ
و افزودیمشان
هُدًى
هدايت

Nahnu naqussu 'alaika naba ahum bilhaqq; innahum fityatun aamanoo bi Rabbihim wa zidnaahum hudaa

ما داستان آنان را به حق برای تو بازگو می‌کنیم. آن‌ها جوانانی بودند که به پروردگار‌شان ایمان آورده بودند، و ما بر هدایت‌شان افزودیم.

توضیح

وَّرَبَطْنَا عَلٰى قُلُوْبِهِمْ اِذْ قَامُوْا فَقَالُوْا رَبُّنَا رَبُّ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ لَنْ نَّدْعُوَا۟ مِنْ دُوْنِهٖٓ اِلٰهًا لَّقَدْ قُلْنَآ اِذًا شَطَطًا  ( الكهف: ١٤ )

وَرَبَطْنَا
و استوار کردیم، و قدرت و شهامت بخشیدیم
عَلَىٰ
بر
قُلُوبِهِمْ
دلهايشان
إِذْ
هنگامي كه
قَامُوا۟
برخاستند
فَقَالُوا۟
پس گفتند
رَبُّنَا
پروردگار ما
رَبُّ
پروردگار
ٱلسَّمَٰوَٰتِ
آسمان‌ها
وَٱلْأَرْضِ
و زمين
لَن
هرگز نمی خوانیم
نَّدْعُوَا۟
هرگز نمی خوانیم
مِن
غیر از او
دُونِهِۦٓ
غیر از او
إِلَٰهًاۖ
معبود
لَّقَدْ
بي‌ترديد
قُلْنَآ
گفتيم
إِذًا
در اين صورت
شَطَطًا
سخنان نا صواب، ناحق

Wa rabatnaa 'alaa quloo bihim iz qaamoo faqaaloo Rabbunaa Rabbus samaawaati wal ardi lan nad'uwa min dooniheee ilaahal laqad qulnaaa izan shatataa

و (ما) دل‌های آن‌ها را محکم ساختیم، هنگامی‌که قیام کردند، و گفتند: «پروردگار ما، پروردگار آسمان‌ها و زمین است، و ما هرگز غیر از او معبودی نمی‌پرستیم (اگر چنین کنیم) سخنی گزاف و بیهوده گفته‌ایم.

توضیح

هٰٓؤُلَاۤءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوْا مِنْ دُوْنِهٖٓ اٰلِهَةًۗ لَوْلَا يَأْتُوْنَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطٰنٍۢ بَيِّنٍۗ فَمَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرٰى عَلَى اللّٰهِ كَذِبًاۗ   ( الكهف: ١٥ )

هَٰٓؤُلَآءِ
اين‌ها
قَوْمُنَا
قوم ما
ٱتَّخَذُوا۟
گرفتند
مِن
از
دُونِهِۦٓ
غير او
ءَالِهَةًۖ
خدایان
لَّوْلَا
چرا نمی آورند
يَأْتُونَ
چرا نمی آورند
عَلَيْهِم
بر آنها
بِسُلْطَٰنٍۭ
حجت
بَيِّنٍۖ
واضح و آشکار
فَمَنْ
پس چه کسی
أَظْلَمُ
ستمكارتر
مِمَّنِ
از کسی که
ٱفْتَرَىٰ
دروغ ببندد
عَلَى
بر
ٱللَّهِ
خداوند
كَذِبًا
دروغ

Haaa'ulaaa'i qawmunat takhazoo min dooniheee aalihatal law laa yaatoona 'alaihim bisultaanim baiyin; faman azlamu mimmaniftaraa 'alal laahi kazibaa

این قوم ما، معبودهای جز الله انتخاب کرده‌اند، چرا دلیل آشکاری (بر این معبودان) نمی‌آورند؟! چه کسی ستمکار‌تر است از آن فردی که بر الله دروغ ببندد؟!».

توضیح

وَاِذِ اعْتَزَلْتُمُوْهُمْ وَمَا يَعْبُدُوْنَ اِلَّا اللّٰهَ فَأْوٗٓا اِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِّنْ رَّحْمَتِهٖ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِّنْ اَمْرِكُمْ مِّرْفَقًا  ( الكهف: ١٦ )

وَإِذِ
و هنگامي كه
ٱعْتَزَلْتُمُوهُمْ
کناره گرفتید از آنها
وَمَا
و آن چه
يَعْبُدُونَ
پرستش می کنند
إِلَّا
جز
ٱللَّهَ
خداوند
فَأْوُۥٓا۟
پس پناه ببرید
إِلَى
به
ٱلْكَهْفِ
غار
يَنشُرْ
بگستراند
لَكُمْ
براي شما
رَبُّكُم
پروردگارتان
مِّن
از
رَّحْمَتِهِۦ
رحمتش
وَيُهَيِّئْ
و آماده سازد
لَكُم
براي شما
مِّنْ
در
أَمْرِكُم
کارتان
مِّرْفَقًا
گشایش

Wa izi'tazal tumoohum wa maa ya'budoona illal laaha faawooo ilal kahfi yanshur lakum Rabbukum mir rahmatihee wa yuhaiyi' lakum min amrikum mirfaqa

و (به آن‌ها گفتیم:) هنگامی‌که از آن‌ها و آنچه را جز الله می‌پرستند؛ کناره‌گیری کردید، پس به غار پناه برید، که پروردگارتان نعمتش را بر شما می‌گستراند، و راه آسایش و نجات از این امر را برای شما فراهم می‌سازد.

توضیح

۞ وَتَرَى الشَّمْسَ اِذَا طَلَعَتْ تَّزَاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَمِيْنِ وَاِذَا غَرَبَتْ تَّقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِيْ فَجْوَةٍ مِّنْهُۗ ذٰلِكَ مِنْ اٰيٰتِ اللّٰهِ ۗمَنْ يَّهْدِ اللّٰهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُّضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهٗ وَلِيًّا مُّرْشِدًا ࣖ   ( الكهف: ١٧ )

وَتَرَى
و می بینی
ٱلشَّمْسَ
خورشید
إِذَا
هنگامي كه
طَلَعَت
طلوع کرد
تَّزَٰوَرُ
میل می کند
عَن
از
كَهْفِهِمْ
غارشان
ذَاتَ
طرف راست
ٱلْيَمِينِ
طرف راست
وَإِذَا
و هنگامي كه
غَرَبَت
غروب کرد
تَّقْرِضُهُمْ
دامن برمی کشد از آنها
ذَاتَ
طرف چپ
ٱلشِّمَالِ
طرف چپ
وَهُمْ
و ايشان
فِى
در
فَجْوَةٍ
محل وسیع، وسط غار
مِّنْهُۚ
از آن
ذَٰلِكَ
اين
مِنْ
از
ءَايَٰتِ
آيات
ٱللَّهِۗ
خداوند
مَن
کسی که
يَهْدِ
هدایت کرد
ٱللَّهُ
خداوند
فَهُوَ
پس آن
ٱلْمُهْتَدِۖ
هدایت شده
وَمَن
و هر كس
يُضْلِلْ
گمراه کند
فَلَن
پس هرگز نمي‌يابي
تَجِدَ
پس هرگز نمي‌يابي
لَهُۥ
براي او
وَلِيًّا
سرپرست
مُّرْشِدًا
راهنما

Wa tarash shamsa izaa tala'at tazaawaru 'an kahfihim zaatal yameeni wa izaa gharabat taqriduhum zaatash shimaali wa hum fee fajwatim minh; zaalika min Aayaatillaah; mai yahdil laahu fahuwal muhtad, wa mai yudlil falan tajida lahoo waliyyam murshidaa

و خورشید را می‌دیدی که به هنگام طلوع به سمت راست غار‌شان متمایل می‌گردد، و به هنگام غروب ایشان را وا گذاشته به سمت چپ متمایل میگردد، و آن‌ها در محل وسیعی از آن (غار) قرار داشتند، این از آیات الله است، هر کس را هدایت کند، پس او هدایت یافته (واقعی) است، و هرکه را گمراه کند، سرپرست و راهنمائی هرگز برای او نخواهی یافت.

توضیح

وَتَحْسَبُهُمْ اَيْقَاظًا وَّهُمْ رُقُوْدٌ ۖوَّنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِيْنِ وَذَاتَ الشِّمَالِ ۖوَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيْدِۗ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَّلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا  ( الكهف: ١٨ )

وَتَحْسَبُهُمْ
و می پنداری آنها را
أَيْقَاظًا
بیداران
وَهُمْ
و ايشان
رُقُودٌۚ
خفتگان
وَنُقَلِّبُهُمْ
و می گردانیم آنها را
ذَاتَ
طرف راست
ٱلْيَمِينِ
طرف راست
وَذَاتَ
طرف چپ
ٱلشِّمَالِۖ
طرف چپ
وَكَلْبُهُم
و سگ آنها
بَٰسِطٌ
گشاینده
ذِرَاعَيْهِ
دو دست
بِٱلْوَصِيدِۚ
بر آستانه (غار)
لَوِ
اگر
ٱطَّلَعْتَ
می دیدی
عَلَيْهِمْ
آنها را
لَوَلَّيْتَ
البته پشت می کردی
مِنْهُمْ
از آن‌ها
فِرَارًا
گریختن
وَلَمُلِئْتَ
البته پر می شدی
مِنْهُمْ
از آن‌ها
رُعْبًا
خوف و هراس

Wa tahsabuhum ayqaazanw wa hum ruqood; wa nuqallibuhum zaatal yameeni wa zaatash shimaali wa kalbuhum baasitun ziraa'ayhi bilwaseed; lawit tala'ta 'alaihim la wallaita minhum firaaranw wa lamuli'ta minhum rubaa

و (اگر به آن‌ها نگاه می‌کردی) می‌پنداشتی بیدارند، در حالی‌که آن‌ها خفته بودند، و ما آن‌ها را به سمت راست و چپ می‌گرداندیم، و سگ آن‌ها دست‌های خود را (بحالت پاسبانی) بر دهانۀ غار گشوده بود. اگر به آن‌ها نگاه می‌کردی قطعاً فرار می‌کردی، و تو از آن‌ها سخت می‌ترسیدی (و وجودت از وحشت پر می‌شد).

توضیح

وَكَذٰلِكَ بَعَثْنٰهُمْ لِيَتَسَاۤءَلُوْا بَيْنَهُمْۗ قَالَ قَاۤىِٕلٌ مِّنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْۗ قَالُوْا لَبِثْنَا يَوْمًا اَوْ بَعْضَ يَوْمٍۗ قَالُوْا رَبُّكُمْ اَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْۗ فَابْعَثُوْٓا اَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هٰذِهٖٓ اِلَى الْمَدِيْنَةِ فَلْيَنْظُرْ اَيُّهَآ اَزْكٰى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ اَحَدًا   ( الكهف: ١٩ )

وَكَذَٰلِكَ
و اين چنين
بَعَثْنَٰهُمْ
زنده نمودیم آنها را
لِيَتَسَآءَلُوا۟
تا بپرسند
بَيْنَهُمْۚ
بین آنها
قَالَ
گفت
قَآئِلٌ
گوینده
مِّنْهُمْ
از آن‌ها
كَمْ
چقدر
لَبِثْتُمْۖ
ماندید
قَالُوا۟
گفتند
لَبِثْنَا
ماندیم
يَوْمًا
روزي
أَوْ
يا
بَعْضَ
بخشي
يَوْمٍۚ
روز
قَالُوا۟
گفتند
رَبُّكُمْ
پروردگارتان
أَعْلَمُ
داناتر
بِمَا
به آن چه
لَبِثْتُمْ
ماندید
فَٱبْعَثُوٓا۟
پس بفرستید
أَحَدَكُم
یکی از شما
بِوَرِقِكُمْ
با پولتان
هَٰذِهِۦٓ
این
إِلَى
به
ٱلْمَدِينَةِ
شهر
فَلْيَنظُرْ
پس باید بنگرد
أَيُّهَآ
کدام آن
أَزْكَىٰ
پاکیزه تر
طَعَامًا
غذا
فَلْيَأْتِكُم
پس باید بیاورد برای شما
بِرِزْقٍ
غذایی
مِّنْهُ
از آن
وَلْيَتَلَطَّفْ
و باید دقت کند
وَلَا
و هرگز نباید آگاه سازد
يُشْعِرَنَّ
و هرگز نباید آگاه سازد
بِكُمْ
از شما
أَحَدًا
کسی

Wa kazaalika ba'asnaahum liyatasaaa'aloo bainahum; qaala qaaa'ilum minhum kam labistum qaaloo labisnaa yawman aw ba'da yawm; qaaloo Rabbukum a'almu bimaa labistum fab'asooo ahadakum biwariqikum haazihee ilal madeenati falyanzur ayyuhaaa azkaa ta'aaman falyaatikum birizqim minhu walyatalattaf wa laa yush'iranna bikum ahadaa

و این گونه ما آن‌ها را (از خواب) بر انگیختیم تا از یکدیگر سؤال کنند، یکی از آن‌ها گفت: «چه مدت خوابیدید؟» گفتند: «یک روز یا بخشی از یک روز» (وقتی که نتوانستند مدت خواب‌شان را بدانند) گفتند: «پروردگارتان داناتر است که چقدر مانده‌اید، پس (اکنون) یک نفر از خودتان را با این سکه‌ای که دارید به شهر بفرستید، و باید بنگرد کدام یک از غذا‌ها پاکیزه‌تر است، پس روزی و طعامی از آن برای شما بیاورد، و باید دقت کند، و هیچ کس را از حال شما آگاه نسازد.

توضیح

اِنَّهُمْ اِنْ يَّظْهَرُوْا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوْكُمْ اَوْ يُعِيْدُوْكُمْ فِيْ مِلَّتِهِمْ وَلَنْ تُفْلِحُوْٓا اِذًا اَبَدًا  ( الكهف: ٢٠ )

إِنَّهُمْ
همانا آنان
إِن
اگر
يَظْهَرُوا۟
پیروز شوند
عَلَيْكُمْ
بر شما
يَرْجُمُوكُمْ
سنگسارتان می کنند
أَوْ
يا
يُعِيدُوكُمْ
برمی گردانند شما را
فِى
در
مِلَّتِهِمْ
آیین خود
وَلَن
و هرگز رستگار نمی شوید
تُفْلِحُوٓا۟
و هرگز رستگار نمی شوید
إِذًا
در اين صورت
أَبَدًا
هيچ گاه

Innahum iny yazharoo 'alaikum yarjumookum aw yu'eedookum fee millatihim wa lan tuflihooo izan abadaa

بدرستی که اگر آن‌ها (از وضع شما آگاه شوند و)، بر شما دست یابند، سنگسار‌تان می‌کنند، یا شما را به آئین خویش باز می‌گردانند، و در آن صورت هرگز رستگار نخواهید شد».

توضیح